جدول جو
جدول جو

معنی منشی زاده - جستجوی لغت در جدول جو

منشی زاده(مُ دَ / دِ)
ابراهیم خان. (1296-1336 هجری قمری) وی در ایروان تولد یافت و در سال 1307 هجری قمری همراه پدر به ایران مهاجرت کرد و چون جد وی میرزا محمد منشی نام داشت به منشی زاده اشتهار یافت. منشی زاده مانند پدر خود وارد خدمت قزاقخانه شد و پس از فوت پدر از مفاسد قزاقخانه و رفتار افسران روسی ضمن انتشار مقالات و نوشتن نامه به بزرگان مملکت به سختی انتقاد می کرد و از این رهگذر بسیار رنجیده خاطر بود چنانکه سرانجام از خدمت قزاقخانه کناره گیری کرد و به مشروطه خواهان پیوست و در راه استقرار مشروطیت فعالانه شرکت کرد. پس از برقراری مشروطیت مقامات و مناصبی از قبیل ریاست شهربانی شیراز وجز آن منصوب شد. اما چون اوضاع اجتماعی اداری مملکت را خلاف انتظار می دید بسیار آزرده و متأثر گردید. بنا به گفتۀ خود برای انتقامجویی از خائنین مملکت به اتفاق دو تن دیگر کمیتۀ مجازات تشکیل داد و در مدت ده ماه چندین نفر را به قتل رساند. در سال 1336 هجری قمری که وثوق الدوله به مساعدت و حمایت انگلیسها نخست وزیر شد تمام اعضای کمیتۀ مجازات را به استثنای مشکوهالممالک دستگیر و همه آنها و از جمله منشی زاده رابه قتل رسانید. (از تاریخ رجال ایران تألیف مهدی بامداد ج 1 ص 29 و 30 و 31). رجوع به همین مأخذ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(صُ دَ)
محمد امین افندی فرزند قره صنعالله افندی. وی از علمای عظام عثمانی است. در زمان سلطان محمدخان رابع به مشیخت اسلامی نایل شد و بسال 1056 هجری قمری در ادرنه قضاوت یافت، سپس در حلب، مصر و استانبول قضاوت کرد، آنگاه در روم ایلی قاضی عسکر گشت و بسال 1072 هجری قمری به مسند فتوی نشست و بعد از 11 ماه معزول گردید و بسال 1083 هجری قمری درگذشت. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(مُ دَ / دِ)
احمدافندی (متوفی به سال 1206 هجری قمری). از علمای دولت عثمانی و معاصر با سلطان عبدالحمید اول بوده است. اورا رسائلی در باب بعضی از مشکلات تفسیر بیضاوی است. (از قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به همین مأخذ شود
لغت نامه دهخدا
(مُ خا نَ / نِ)
دارالانشاء. (ناظم الاطباء). دبیرخانه
لغت نامه دهخدا
(غَ دَ)
محمود غنی زادۀ سلماسی. در سلماس به سال 1296 هجری قمری به دنیا آمد و به استانبول و پس از آن به برلین رفت و در مجلۀ کاوه مقالاتی نوشت. پس به ایران برگشت و روزنامۀ سهند را انتشارداد و بسال 1353 هجری قمری درگذشت. او راست: تاریخ آذربایجان، ایرانیان مستعرب. دیوانی از او به نام ’آثار منظوم محمود غنی زاده’ به چاپ رسیده است. رجوع به الذریعه ج 9 ص 792 و سخنوران نامی معاصر ج 2 ص 195 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از منشی خانه
تصویر منشی خانه
دبیر خانه دار الانشا دبیر خانه
فرهنگ لغت هوشیار